گروه نرم افزاری آسمان

صفحه اصلی
کتابخانه
ترجمه کتاب نفیس (القطره)
جلد اول
بخش پنجم




قطره اي از دریاي کمالات و افتخارات
پرورش یافته دامان وحی و قرآن
و کامل شده علم و شرافت ، سرور شهیدان عالم ،
حضرت اباعبداللَّه الحسین صلوات اللَّه علیه
ص: 450
ص: 451
از امام صادق علیه السلام نقل کرده است که : شخصی خدمت « خرائج » 1 - قطب الدین راوندي رحمه الله در کتاب / 306
امام حسین علیه السلام شرفیاب شد و عرض کرد :
حدّثنی بفضلکم الّذي جعل اللَّه لکم .
از فضائلی که خدا براي شما قرار داده حدیثی براي من بفرمائید .
امام علیه السلام فرمود : تو طاقت شنیدن و توان پذیرفتن آن را نداري .
عرض کرد : اي فرزند رسول خدا ! حدیث را بفرمائید ، من آن را تحمّل می کنم و می پذیرم .
امام علیه السلام که اصرار او را دید حدیثی برایش بیان فرمود ، ولی هنوز گفتارش به پایان نرسیده بود موهاي سر و صورت
آن شخص سفید شد و حدیث را فراموش کرد .
امام حسین علیه السلام فرمود : أدرکته رحمه اللَّه حیث نسی الحدیث.
( رحمت خداوند شامل حال او شد که حدیث را فوراً فراموش کرد .( 1
2 - روایت شده است : سه نفر خدمت آن حضرت صلوات اللَّه علیه شرفیاب شدند و از او چنین درخواستی کردند ، / 307
وقتی امام حسین علیه السلام به
. 195 ح 30 / 795 ح 5 ، مختصر البصائر: 108 ، إثبات الهداه: 5 / -1 الخرائج: 2
ص: 452
یکی از آنها حدیثی فرمود ، برخاست در حالیکه عقل از سرش پریده بود و واژگون بر روي صورت به راه افتاد و رفت ، و آن
( دو رفیقش هرچه با او صحبت کردند جوابی به آنها نداد و همگی برگشتند .( 1
3 - سیّد محمّد حسین نوه مجلسی رحمه الله در کتابش می نویسد : / 308
از وقایع سال هاي بعد از 90 هجري اینستکه در مسیر یک رودخانه در شهر تستر سنگریزه اي یافت شد که بر آن کلماتی به
خطّ سرخ رنگی نگاشته شده بود .
حاکم شهر آن را نزد سلطان سلیمان فرستاد و او آن را براي جدّم علّامه مجلسی قدس سره ارسال کرد ، ایشان به کنده کاران
ماهر و صنعتگران باهوش آن سنگ را نشان داد تا همگی در نقش آن دقّت کنند ، و آنها بعد از بررسی گواهی دادند که این
نقش ساخته دست بشر نیست بلکه طبیعی است و به قلم قدرت پروردگار در این سنگ ایجاد شده است .
کلماتی که بر آن نگاشته شده بود چنین بود :
بسم اللَّه الرحمن الرحیم لا إله إلّا اللَّه ، محمّد رسول اللَّه ، علیّ ولیّ اللَّه، قتل الإمام الشهید المظلوم الحسین بن الإمام علیّ بن »
. «(2)« وَسَیَعْلَمُ الَّذینَ ظَلَمُوا أيَّ مُنْقَلَبٍ یَنْقَلِبُون » أبی طالب علیهما السلام وکتب بدمه بإذن اللَّه وحوله علی کلّ أرض وحصاه
بنام خداوند بخشنده مهربان ، خدائی جز خداوند یکتا نیست ، محمّد فرستاده خدا است ، علی ولیّ خداوند است ، امام شهید
مظلوم حسین بن علی علیهما السلام کشته شد ، و با خون مبارك او به قدرت پروردگار بر هر زمین و هر سنگریزه اي این آیه
« کسانی که به اهل بیت پیغمبر ظلم و ستم کردند به زودي خواهند فهمید که به چه کیفرگاهی بازگشت می کنند » : نوشته شد
.
. 795 ح 4 (با تفصیل بیشتر و ذکر سند) ، مختصر البصائر: 107 / -1 الخرائج: 2
. -2 سوره شعراء آیه 227
ص: 453
سپس سلطان دستور داد که براي آن یک جایگاه نقره اي درست کنند و آن را به گونه اي زینت دهند تا بر بازوي خود ببندد
.
و مشابه این حکایت خبري است که شیخ بهائی رحمه الله نقل کرده است :
در سرزمین کربلا درّ سرخ رنگی یافت شد که بر آن دو بیت زیر نوشته شده بود :
أنا درّ من السماء نثرونی
یوم تزویج والد السبطین
کنت أصفی من اللجین بیاضاً
( صبغتنی دماء نحر الحسین علیه السلام( 1
من درّي هستم که در مراسم جشن ازدواج امیرالمؤمنین با حضرت زهرا علیهما السلام از آسمان بر سر مردمان پاشیده شدم .
من از نقره خام رنگم سفیدتر و باصفاتر بود ، خون گلوي امام حسین علیه السلام مرا اینگونه سرخ کرده است .
از عبداللَّه بن فضل روایت کرده است که گفت : نزد امام صادق علیه « امالی » 4 - شیخ صدوق قدس سره در کتاب / 309
السلام بودم که مردي از اهل طوس وارد شد و از آن حضرت سئوال کرد : اي فرزند رسول خدا ! کسی که قبر مبارك امام
حسین علیه السلام را زیارت کند چه پاداشی خواهد داشت ؟
امام علیه السلام به او فرمود :
یا طوسی؛ من زار قبر أبی عبداللَّه الحسین بن علیّ علیهما السلام وهو یعلم أنّه إمام من اللَّه مفترض الطاعه علی العباد غفر اللَّه له
ما تقدّم من ذنبه وما تأخّر وقبل شفاعته فی سبعین مذنباً، ولم یسأل اللَّه عزّوجلّ عند قبره حاجه إلّا قضاها له... .
اي طوسی ! کسی که به زیارت قبر اباعبداللَّه الحسین علیه السلام برود و او را بشناسد که امام واجب الإطاعه است یعنی
خداوند بر همه بندگان واجب
تألیف شیخ سلیمان بلادي بحرانی: 221 ، فاطمه الزهراء علیها السلام بهجه قلب المصطفی صلی الله » -1 ریاض المدح والرثاء
. علیه وآله وسلم : 468
ص: 454
کرده که از او فرمانبرداري کنند ، خدا گناهان گذشته و آینده او را می آمرزد ، و شفاعت او را در مورد هفتاد گنه کار می
( پذیرد ، و در کنار آن قبر مبارك حاجتی را از خدا درخواست نمی کند مگر آنکه براي او برآورده می کند... .( 1
خدا گناهانی را که در آینده ، زائر امام حسین علیه السلام مرتکب شود » : مؤلّف رحمه الله گوید : اینکه در حدیث می فرماید
معنایش اینستکه توفیق توبه کردن به او مرحمت می کند و عاقبتش را نیکو می گرداند ، تا اجازه و رخصت در « می آمرزد
ارتکاب گناه که از نظر عقلی قبیح است لازم نیاید .
نقل کرده است که گفته شده : روزي رسول خدا صلی الله علیه « فضائل » 5 - شاذان بن جبرئیل قمی رحمه الله در کتاب / 310
وآله وسلم نشسته بودند و امیرالمؤمنین علیه السلام نزد آن حضرت حضور داشتند که ناگاه امام حسین علیه السلام وارد شد ،
پیغمبر اکرم صلی الله علیه وآله وسلم او را گرفت ، و در دامان خود نشانید ، پیشانی و لبهاي مبارك او را بوسید ، و در آن
زمان شش سال بیشتر از سنّ مبارك او نگذشته بود .
امیرالمؤمنین علیه السلام عرض کرد : اي رسول خدا ! آیا فرزندم حسین علیه السلام را دوست دارید ؟
پیغمبر اکرم صلی الله علیه وآله وسلم فرمود : وکیف لا اُحبّه وهو عضو من أعضائی .
چگونه او را دوست نداشته باشم در حالیکه پاره تن من است .
حضرت علی علیه السلام عرض کرد : مرا بیشتر دوست دارید یا حسین را ؟ قبل از آنکه رسول خدا صلی الله علیه وآله وسلم
جواب دهد امام حسین علیه السلام عرض کرد :
یا أبه؛ من کان أعلی شرفاً کان أحبّ إلی النبیّ صلی الله علیه وآله وسلم وأقرب إلیه منزله.
کسی که از جهت نسب برتر و از حیث شرف بالاتر است نزد رسول خدا صلی الله علیه وآله وسلم محبوبتر و از نظر مقام و
درجه به او نزدیکتر است .
حضرت علی علیه السلام به فرزندش فرمود :
. 23 ح 15 / -1 امالی صدوق : 684 ح 11 مجلس 86 ، بحار الأنوار : 101
ص: 455
آیا با من مفاخره می کنی ؟ یعنی حاضري هر کدام افتخارات خود را بازگو کنیم ؟
عرض کرد : بلی ! اگر مایل باشید .
علی علیه السلام به او فرمود : اي حسین ! من فرمانرواي مؤمنان ، زبان راستگویان ، معاون و مددکار مصطفی ، خزانه دار علم
خداوند ، و برگزیده او از میان آفریدگان هستم .
من پیشینیان را به طرف بهشت رهبري می کنم ، من پرداخت کننده وام و بدهی رسول خدا صلی الله علیه وآله وسلم هستم .
عموي من حمزه سیّدالشهداء است که بهشت برین جایگاه او است ، بردارم جعفر طیّار است که با فرشتگان در بهشت پرواز
می کند .
من از طرف رسول خدا صلی الله علیه وآله وسلم منصب قضاوت دارم ، من پرچمدار او هستم ، من از طرف خداوند مأموریّت
یافتم آیات سوره برائت را براي اهل مکّه قرائت کنم ، من کسی هستم که خداوند تبارك و تعالی او را از میان آفریدگانش
برگزیده است .
وَاعْتَصِمُوا بِحَبْل » : من ریسمان محکم الهی هستم که خداوند بندگانش را در قرآنش دستور داده به آن چنگ بزنند ، و فرموده
. « همگی به ریسمان الهی چنگ بزنید » (1)« اللَّهِ جَمیعاً
من ستاره درخشان خداوندم ، من کسی هستم که فرشتگان آسمانی او را زیارت می کنند ، من زبان گویاي پروردگارم و
حجّت او بر بندگانش می باشم ، من دست تواناي خداوندم ، من وجه باري تعالی در آسمانها و جنب آشکار خداوندم .
من کسی هستم که خداوند درباره من و در حقّ من فرموده است :
بلکه بندگان مقرّب خداوند هستند که هرگز او را به گفتار پیشی » (2)« لایَسْبِقُونَه بِالْقَوْل وَهُمْ بأمْرِه یَعْمَلُون × بَلْ عِبادٌ مُکْرَمُون »
. « نمی گیرند ، و به فرمان او عمل می کند
من دستاویز مطمئن از طرف خداوندم که شکستی برایش نیست و
. -1 سوره آل عمران ، آیه 103
. 26 -2 سوره انبیاء ، آیه 27
ص: 456
گسسته نمی گردد ، و خداوند شنوا و دانا است .
أنا باب اللَّه الّذي یؤتی منه، أنا علم اللَّه علی الصراط، أنا بیت اللَّه الّذي من دخله کان آمناً، فمن تمسّک بولایتی ومحبّتی آمن
من النار.
من درِ رحمت الهی هستم که باید از آن وارد شوند ، من نشان خداوندي بر روي صراط هستم ، من آن خانه خدایم که هر که
در آن وارد شود در امان است، پس هر کس به ولایت و محبّت من درآویزداز آتش دوزخ ایمن است.
من قاتل پیمان شکنان اهل جمل ، و ستمگران اهل صفّین ، و خارج شدگان از دین یعنی خوارجم ، و من کشنده کافرانم ، من
پدر یتیمان ، و پناه بیوه زنان هستم .
هر آینه از نعمتها » (1)« لتُسْئَلُنَّ یَوْمَئذ عَن النَعیم » من آن کسی هستم که فرداي قیامت از ولایتم سئوال می شود ، و در آیه شریفه
من آن نعمت خداوند تبارك و تعالی هستم که بر بندگانش ارزانی داشته است . ، « در آن روز سئوال می شوید
من کسی هستم که پروردگار عالم درباره من و در شأن من فرموده است :
امروز دین شما را کامل کردم و نعمت را بر » (2)« الیَوْم أکْمَلْتُ لَکُم دینَکُم وَأتْمَمْت عَلَیْکُم نِعْمَتی وَرضیتُ لَکُم الإسْلام دیناً »
. « شما تمام نمودم ، و خشنود گشتم که اسلام دین شما باشد
فمن أحبّنی کان مسلماً مؤمناً کامل الدین .
پس کسی که مرا دوست داشته باشد مسلمان واقعی است و مؤمنی است که دین او کامل است .
وَقِفُوهُم إنَّهُمْ » : من کسی هستم که به سبب من هدایت شدید ، و درباره من و دشمن من خداوند تبارك و تعالی فرموده است
یعنی از ولایت من در فرداي ، « ایشان را نگهدارید تا از آنها پرسش شود » (3)« مَسْئُولُون
. -1 سوره تکاثر ، آیه 8
. -2 سوره مائده ، آیه 3
. -3 سوره صافّات ، آیه 24
ص: 457
قیامت از آنها سئوال می کنند ، من آن خبر بزرگ هستم .
من کسی هستم که خداوند تبارك و تعالی دین خود را به سبب من در غدیرخم و در معرکه خیبر کامل کرد .
من کسی هستم که رسول خدا صلی الله علیه وآله وسلم درباره ام فرمود :
. « هر که من مولاي او هستم علی مولاي او است » ؛« من کنت مولاه فعلیّ مولاه »
به رستگاري روي » « حیّ علی الفلاح » و ، « بشتابید به سوي نماز » « حیّ علی الصلاه » من روح نماز مؤمن هستم و مقصود از
می باشم . « براي بهترین عمل شتاب کنید » « حیّ علی خیرالعمل » و ، « آورید
من کسی هستم که بر دشمنانم این آیه نازل گشته است :
. (1)« لِلْکافِرینَ لَیْسَ لَه دافِع × سَألَ سائِلٌ بِعَذابٍ واقِع »
. « سائلی از عذاب دردناك که براي کافران وقوعش حتمی است و منع کننده اي برایش نیست سؤال کرد و درخواست نمود »
من مردمان را به سوي حوض می خوانم ، و غیر من کسی مؤمنان را به طرف حوض نمی خواند ، من پدر پیشوایان پاك و
معصوم هستم ، من میزان عدالت و وسیله سنجش اعمال در قیامتم ، من رئیس و بزرگ اهل دین و پیشواي مؤمنان به طرف
خوبیها و آمرزش پروردگارم .
اصحاب و همراهان من فرداي قیامت دوستان من هستند که از دشمنانم دوري کرده و اظهار بیزاري نموده اند ، هنگام مرگ
آنها نمی ترسند و غم و اندوهی ندارند ، و در میان قبر هیچگونه عذاب نمی شوند ، آنها در مرتبه شهداء و صدّیقین می باشند
که در پیشگاه الهی خوشحال و شادمان بسر می برند .
من کسی هستم که شیعیان من پیمان بسته اند با دشمنان خدا و رسول او
-1 سوره معارج ، آیه 1 و 2 . این آیه اشاره به قصّه نعمان بن حارث یهودي (لعنه اللَّه) دارد که وقتی خبر غدیرخم به گوش او
رسید نزد رسول خدا آمد و وقتی رسول خدا صلی الله علیه وآله وسلم به او فرمود : این فرمان الهی بوده است، از خدا
درخواست کرد که اگر آن حضرت راست می گوید عذابی نازل کند ، خداوند هم سنگی را از آسمان نازل کرد و بر سر او
کوبید که هلاك شد.
ص: 458
دوستی نکنند و روابط دوستانه نداشته باشند ، گرچه پدران آنها و یا فرزندانشان باشند .
من کسی هستم که شیعیانم بدون اینکه به حساب آنها رسیدگی شود وارد بهشت می شوند .
من کسی هستم که پرونده شیعیانم که نامهاي ایشان در آن است نزد من می باشد .
من یاور اهل ایمانم و براي آنها نزد پروردگار جهانیان شفاعت می کنم .
أنا الضارب بالسیفین، أنا الطاعن بالرمحین، أنا قاتل الکافرین یوم بدر وحنین، أنا مردي الکماه یوم اُحد، أنا ضارب ابن عبدود
لعنه اللَّه تعالی یوم الأحزاب، أنا قاتل عمرو ومرحب، أنا قاتل فرسان خیبر.
من با دو شمشیر ضربه و با دو نیزه زخم می زنم ، من کافران را در روز بدر و حنین کشتم ، من شجاعانِ غرق سلاح و زره را
روز اُحد به هلاکت رساندم ، من عمرو بن عبدود را روز احزاب ، مرحب را در روز خیبر به قتل رساندم .
من کسی هستم که جبرئیل امین درباره او ندا داد :
.« لاسیف إلّا ذوالفقار ولا فتی إلّا علیّ »
.« شمشیري جز ذوالفقار نیست ، و جوانمردي جز علی نمی باشد »
من در پیروزي و فتح مکّه مدال افتخار داشته ام ، من دو بت لات و عزّي را بر زمین کوبیدم و شوکت آنها را شکستم ، هُبَل
اعلی و مناه ثالثه را من ویران کرده ام .
من آن کسی هستم که بر شانه پیغمبر اکرم صلی الله علیه وآله وسلم بالا رفتم و بتها را فرو ریختم . من کسی هستم که بت
یغوث و یعوق و نسر را شکستم ، من کسی هستم که در راه خدا با کافران نبرد کردم .
أنا الّذي تصدّق بالخاتم، أنا الّذي نمت علی فراش النبیّ صلی الله علیه وآله وسلم ووقیته بنفسی من المشرکین .
من کسی هستم که انگشتر خود را به فقیري بخشیدم ، من کسی هستم که در بستر پیامبر صلی الله علیه وآله وسلم آرمیدم و
خود را به خطر انداختم تا او را از مشرکین حفظ کنم .
ص: 459
من کسی هستم که جنیّان از خشم و غضب من هراسناکند ، من کسی هستم که خدا به سبب من عبادت می شود ، من مترجم
وحی الهی و مظهر علم خداوندم ، من کشنده جنگجویان جمل و صفّین بعد از رسول خدا صلی الله علیه وآله وسلم هستم ، و
من قسمت کننده بهشت و دوزخ می باشم .
در این هنگام علی علیه السلام ساکت شد و رسول خدا صلی الله علیه وآله وسلم به امام حسین علیه السلام فرمود : اي
ابوعبداللَّه ! آیا آنچه را پدرت گفت شنیدي ؟ و آنچه او برشمرد یکدهم از یکدهم از دهها فضائل او بلکه از هزار هزار
فضیلتی است که او دارد و بلکه او بالاتر از همه این فضائل است .
امام حسین علیه السلام عرض کرد : الحمدللَّه الّذي ف ّ ض لنا علی کثیر من عباده المؤمنین وعلی جمیع المخلوقین، وخصّ جدّنا
بالتنزیل والتأویل والصدق، ومناجاه الأمین جبرائیل، وجعلنا خیار من اصطفاه الجلیل ورفعنا علی الخلق أجمعین.
سپاس و ستایش مخصوص خداوندي است که ما را بر بیشتر بندگان مؤمن خود و بر همه جهانیان برتري داد ، جدّ ما را براي
نزول قرآن و علوم قرآن یعنی تفسیر و تأویل آن ، و راستی و صداقت ، و محلّ راز امین وحی اختصاص داد ، و ما را بهترین
برگزیدگانش قرار داد ، و بر تمامی خلق خود رفعت و برتري بخشید .
سپس امام حسین علیه السلام عرض کرد : امّا شما اي امیر مؤمنان نسبت به آنچه فرمودي راستگو و امین هستی .
پیغمبر اکرم صلی الله علیه وآله وسلم فرمود : اکنون تو اي فرزندم فضائل خود را یادآوري کن .
امام حسین علیه السلام عرض کرد : اي پدرجان ! من حسین فرزند علیّ بن ابی طالبم ، مادرم فاطمه زهرا سرور تمامی زنان
عالم ، و جدّم محمّد مصطفی آقا و سرور همه فرزندان آدم است .
اي علی ! مادر من مقامی برتر از مادر شما نزد خدا و همه مردمان دارد ،
ص: 460
جدّ من بهتر و والاتر از جدّ شما نزد خدا و همه مردم است .
وأنا فی المهد ناغانی جبرئیل وتلقانی إسرافیل.
من در گهواره بودم که جبرئیل با سخنان خوش آیند خود مرا نوازش می داد ، و اسرافیل به دیدار من می آمد .
یا علیّ ؛ أنت عند اللَّه أفضل منّی وأنا أفخر منک بالآباء والاُمّهات والأجداد.
اي علی ! تو نزد خدا برتر از من و والاتر هستی ، و من به حسب و نسب و به داشتن پدران و مادران و اجدادي که دارم بر تو
افتخار می کنم .
و بعد از این گفتگو امام حسین علیه السلام برخاست و دست به گردن پدرش انداخت و او را بوسید ، علی علیه السلام هم
فرزندش حسین بن علی علیهما السلام را دربرگرفت و بوسید و به او فرمود :
زادك اللَّه شرفاً وفخراً وعلماً وحلماً ، ولعن اللَّه تعالی ظالمیک یا أباعبداللَّه .
خداوند فخر و شرف و دانش و بردباري تو را زیادتر گرداند و آنهائی را که به تو اي ابوعبداللَّه ستم کنند لعنت کند .
( و بعد از آن امام حسین علیه السلام به سوي پیغمبر صلی الله علیه وآله وسلم برگشت .( 1
از امام صادق علیه السلام نقل کرده است که فرمود : گویا تختی از « کامل الزیارات » 6 - ابن قولویه قدس سره در کتاب / 311
نور نهاده اند و گنبدي از یاقوت سرخ که با جواهر زینت داده شده بر آن گذاشته اند .
وکأنّی بالحسین بن علیّ علیهما السلام جالساً علی ذلک السریر، وحوله تسعون ألف قبّه خضراء وکأنّی بالمؤمنین یزورونه
ویسلّمون علیه .
و گویا حسین بن علی علیهما السلام را می بینم که روي آن تخت نشسته و اطرافش
. 123 ح 6 ، معالی السبطین : 58 / -1 الفضائل ابن شاذان : 83 ، حلیه الأبرار : 2
ص: 461
نود هزار گنبد سبز است و گویا مؤمنین را می بینم که به زیارت آن حضرت می روند و بر او سلام می کنند .
خداوند تبارك و تعالی به آنها می فرماید :
أولیائی سلونی فطالما اُوذیتم وذللتم واضطهدتم، فهذا یوم لاتسألونی حاجه من حوائج الدنیا والآخره إلّا قضیتها لکم، فیکون
أکلهم وشربهم من الجنّه، فهذه واللَّه الکرامه.
دوستان من هر چه می خواهید از من درخواست کنید ، مدّتی طولانی مورد اذیّت و آزار دشمنان قرار گرفتید و خوار شدید و
شما را به خاطر مرام و مذهبی که داشتید ستم کردند ، امروز از من هر حاجتی از حاجتهاي دنیا و آخرت بخواهید براي شما
( برآورده می کنم ، پس خوراکی و آشامیدنی آنها از بهشت می باشد ، و این بخدا قسم کرامت و مقام ارزنده اي است .( 1
مؤلّف رحمه الله گوید : احتمال دارد این قضیّه مربوط به عالم برزخ باشد ، و اینکه در حدیث حوائج دنیا هم ذکر شده ،
درخواست آنها براي خودشان نباشد بلکه براي خویشاوندان و همسایگان و مؤمنان باشد که در حال حیات هستند و زندگی
دنیوي دارند .
7 - در بعضی از مؤلّفات شیعه از امّ سلمه نقل شده است که فرمود : / 312
رسول خدا صلی الله علیه وآله وسلم را دیدم که بر تن فرزندش حسین علیه السلام جامه بلندي پوشانید که از لباسهاي دنیا نبود
، به آن حضرت عرض کردم : اي رسول خدا ! این چه جامه اي است ؟
فرمود : هذه هدیّه أهداها إلیّ ربّی للحسین علیه السلام وإنّ لحمتها من زغب جناح جبرائیل، وها أنا اُلبسه إیّاها واُزیّنه بها، فإنّ
الیوم یوم الزینه وإنّی اُحبّه .
. 246/ 65 ضمن ح 53 ، المستدرك : 10 / 116 ح 140 ، و 101 / -1 کامل الزیارات : 258 ح 3 باب 50 ، بحار الأنوار : 53
ص: 462
این هدیه اي از طرف پروردگارم براي حسین علیه السلام است ، و تار و پودش از پرهاي کوچک و نرم بال جبرئیل است ،
امروز که روز عید است من این لباس را به او می پوشانم و او را با این لباس زینت می دهم ، و به راستی من او را دوست دارم
(1).
8 - حدیث مشهوري است از پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله وسلم که فرموده است : / 313
( إنّ للحسین علیه السلام فی بواطن المؤمنین معرفه مکتومه.( 2
همانا در نهان مردم باایمان معرفت و شناختی نسبت به امام حسین علیه السلام نهفته است .
ز ا م ا م ا ن ی س ح ه ی ل ع م لا س ل ا ل ق ن ه د ر ک ت س ا ه ک د و م ر ف « ن و ی ع ر ا ب خ ا ا ض رل ا ه ی ل ع م لا س ل ا » 9 - خ ی ش ق و د ص ه م ح ر لله ا ر د ب ا ت ک / 314:
خدمت رسول خدا صلی الله علیه وآله وسلم رسیدم و نزد آن حضرت ابیّ بن کعب بود ، رسول خدا صلی الله علیه وآله وسلم
به من فرمود : مرحباً بک یا أبا عبداللَّه، یا زین السماوات والأرضین .
خوش آمدي اي ابا عبداللَّه ! اي زینت بخش آسمانها و زمین .
ابیّ بن کعب عرض کرد : اي رسول خدا ! چگونه ممکن است کسی غیر از شما زینت بخش آسمانها و زمین باشد ؟ فرمود :
یا اُبیّ، والّذي بعثنی بالحقّ نبیّاً إنّ الحسین بن علیّ علیهما السلام فی السماء أکبر منه فی الأرض، وإنّه لمکتوبٌ عن یمین عرش
. « حسین مصباح هدي و سفینه نجاه » : اللَّه
اي اُبی ! سوگند به آن کسی که مرا به رسالت برانگیخت ، حسین بن علی علیهما السلام در آسمان جلوه بیشتري دارد و از
عظمت والاتري برخوردار است ، و اهل آسمان او را بهتر از اهل زمین می شناسند و احترام می گذارند ،
. 271 ح 38 / -1 بحار الأنوار : 43
. 271 ضمن ح 39 ، معالی السبطین : 41 / 842 ضمن ح 60 ، بحار الأنوار : 43 / -2 الخرائج : 2
ص: 463
(1). « حسین علیه السلام چراغ هدایت و کشتی نجات است » : و در طرف راست عرش الهی نوشته شده است
از امام صادق علیه « کافی » و کلینی رحمه الله در کتاب شریف « علل الشرایع » 10 - شیخ صدوق قدس سره در کتاب / 315
السلام نقل کرده اند که :
کان رسول اللَّه صلی الله علیه وآله وسلم یأتی الحسین علیه السلام فی کلّ یوم فیضع لسانه فی فمه، فیمصّه حتّی یروي فأنبت اللَّه
عزّوجلّ لحمه من لحم رسول اللَّه صلی الله علیه وآله وسلم ولم یرضع من فاطمه علیها السلام ولا من غیرها لبناً قطّ .
رسول خدا صلی الله علیه وآله وسلم هر روز نزد حسین علیه السلام می آمد ، زبان مبارك خود را در دهان او می گذاشت و
او می مکید تا سیراب می شد ، و به این ترتیب خداوند گوشت حسین علیه السلام را از گوشت رسول خدا صلی الله علیه وآله
( وسلم رویانید ، و او از مادرش فاطمه علیها السلام و از زنی دیگر هرگز شیر نیاشامید .( 2
می گوید : رسول خدا صلی الله علیه وآله وسلم این کار را چهل شبانه روز ادامه داد تا اینکه حسین علیه « مناقب » و در کتاب
( السلام از گوشت رسول خدا صلی الله علیه وآله وسلم پرورش یافت .( 3
11 - و در بعضی از کتابهاي اخلاق نقل شده است که عصام بن مصطلق گفت : در مدینه معظّمه وارد شدم حسین بن / 316
علی علیهما السلام را دیدم ، جمال زیبا و هیبتی که داشت ، و نیز حرکات و سکنات او مرا به تعجّب وا داشت و حسد باعث
شد که آن کینه اي که از پدرش داشتم ظاهر کنم ، به او گفتم : پسر ابوتراب تویی ؟
فرمود : بلی . وقتی جوابم را گفت آنچه توانستم به او و پدرش - نعوذ باللَّه -
264 ح / 204 ح 8 به نقل از کمال الدین: 1 / 184 ح 1، وج : 36 / 59 ح 29 ، بحار الأنوار : 94 / -1 عیون اخبار الرضاعلیه السلام: 1
إنّ الحسین » : 51 ح 133 ، منتخب: 197 و در آن عبارت آخر حدیث اینگونه است / 11 ، اعلام الوري: 400 ، مدینه المعاجز: 4
.« مصباح الهدي وسفینه النجاه
465 ح 4، المنتخب: / 198 ح 14 به نقل از الکافی: 1 / 245 ضمن ح 20 ، و ج : 44 / 196 ، بحار الأنوار : 43 / -2 علل الشرایع: 1
158 با کمی اختلاف .
. 50/ -3 مناقب ابن شهراشوب : 4
ص: 464
دشنام و ناسزا گفتم .
امام حسین علیه السلام از روي عطوفت و مهربانی نگاهی به من کرد و فرمود :
أعوذ باللَّه من الشیطان الرجیم، بسم اللَّه الرحمن الرحیم
إنَّ الَّذینَ اتَّقَوْا إذا × وَإمّا یَنْزَغَنَّکَ مِن الشَ یْطان نَزْغٌ فَاسْتَعِذْ بِاللَّه إنَّهُ سَمیعٌ عَلیمٌ × خُذِ الْعَفْوَ وأْمُرْ بالْعُرْف وَأَعْرِضْ عَنِ الجاهِلین »
. (1)« وِإخْوانُهُمْ یَمُدُّونَهُمْ فِی الغَیِّ ثُمَّ لایُقْصِرُون × مَسَّهُمْ طائِفٌ مِن الشیْطان تَذَکَّرُوا فَإذا هُم مُبْصِرُون
از شیطان ملعون رانده شده به خدا پناه می برم ، بنام خداوند بخشنده مهربان ، عفو و بخشش را پیشه خود ساز و به خوبی و
و چنانچه شیطان خواست ترا وسوسه کند به خدا پناه ببر ، همانا او شنوا و دانا × شکیبائی امر کن و از مردم نادان روي بگردان
اهل تقوا هنگامی که دچار خیالات و وسوسه هاي شیطانی می شوند خدا را به یاد می آورند فوراً بخود می آیند و × است
و شیاطین برادران خود را در ضلالت و گمراهی می کشانند و سپس در گمراه کردن آنها هیچگونه کوتاهی × آگاه می شوند
نمی کنند .
و بعد از تلاوت این آیات به من فرمود : قدري آهسته تر باش و آرامش خود را حفظ کن ، من براي خودم و براي تو از
خداوند آمرزش می طلبم ، اگر کمکی خواسته باشی تو را کمک می کنیم ، و اگر عطا و بخششی طلب کنی به تو می بخشیم
، و اگر راهنمائی خواسته باشی تو را راهنمائی می نمائیم .
عصام گوید : من از گفته هاي زشت خود پشیمان شدم و امام علیه السلام چون آثار شرمندگی را در چهره ام مشاهده کرد
فرمود :
ملامتی و سرزنشی بر شما نیست ، خداوند شما را می آمرزد ، » (2). « لا تَثْریبَ عَلَیْکُمُ الْیَوْم یَغْفِرُ اللَّه لَکُم وَهُوَ أرْحَم الراحِمین »
. « و او از همه مهربان تر است
. 199 - -1 سوره اعراف ، آیه 202
. -2 سوره یوسف ، آیه 92
ص: 465
بعد به من فرمود : آیا از اهل شام هستی ؟ عرض کردم : بلی .
. (1)« شنشنه أعرفها من أخزم » : فرمود
یعنی خداوند ما و شما را باقی بدارد و زنده نگهدارد ، و بعد از آن « حیّانا اللَّه وإیّاك » : سپس امام حسین علیه السلام فرمود
فرمود :
بدون اینکه خجالت بکشی اگر حاجتی داري از ما بخواه ، و اگر خواسته ات را گفتی ما را برتر از گمان خود خواهی یافت .
عصام گوید : زمین با همه وسعت آن بر من تنگ شد و دوست داشتم شکافته شود و من به زمین فرو روم ، دیگر از خجالت
بیشتر نتوانستم بمانم ، کم کم به کناري رفته و دور شدم ، ولی روي زمین از او و پدرش نزد من کسی محبوبتر و دوست
( داشتنی تر نبود .( 2
از امام باقر علیه السلام و آن « مختصر البصائر » 12 - شیخ حسن بن سلیمان رحمه الله از علماي قرن هشتم در کتاب خود / 317
حضرت از پدرش نقل کرده اند که فرمود : جمعی از مردم بعد از امام حسن علیه السلام خدمت برادرش امام حسین علیه
السلام رسیدند و عرض کردند : پدر شما معجزات و عجائبی به ما نشان می داد آیا شما هم از آن قبیل کارها می توانید انجام
دهید ؟
امام علیه السلام به آنها فرمود : آیا شما پدرم را می شناسید ؟
عرض کردند : همگی او را می شناسیم .
امام علیه السلام پرده اي را که کنار اطاقی بود بالازد و فرمود : در میان این اطاق نگاه کنید ، آنها نگاه کردند و گفتند : هذا
أمیرالمؤمنین ونشهد أنّک خلیفه اللَّه.
این شخص امیرالمؤمنین علیه السلام است و ما شهادت می دهیم که تو خلیفه اللَّه یعنی جانشین خدا و نماینده او بر روي زمین
( هستی .( 3
-1 این ضرب المثل است، و معمولًا در مورد کسی بکار می رود که از نظر بدخلقی به پدرانش شباهت دارد، و مقصود امام
علیه السلام این بود که ناسزاگوئی به ما ، عادت و خوي اهل شام است که آن را معاویه (لعنه اللَّه) رواج داده است.
. 116 ، معالی السبطین: 60 / -2 سفینه البحار: 2
. 75 ح 39 ، المحتضر: 14 / 811 ح 20 ، مختصر البصائر: 110 ، مدینه المعاجز: 3 / -3 الخرائج: 2
ص: 466
از امام باقر علیه السلام نقل کرده است که فرمود : « بصائر الدرجات » 13 - محمّد بن حسن صفّار رحمه الله در کتاب / 318
با پدرم براي سرکشی به بعضی از املاك او از خانه بیرون رفتیم ، همینکه به صحرا رسیدیم پیرمردي با آن حضرت روبرو
فداي شما شوم ، سپس مدّتی « جعلت فداك » : گردید پدرم بسوي او فرود آمد و بر او سلام کرد ، و می شنیدم که می فرمود
باهم گفتگو کردند و بعد از آن پدرم او را وداع گفت ، پیرمرد برخاسته و به راه افتاد ، و پدرم آن قدر از پشت سر به او نگاه
کرد تا ناپدید گردید .
به پدرم عرض کردم : این پیرمردي که می شنیدم در ضمن گفتگو خیلی او را بزرگ می داشتی و احترام می کردي چه کسی
بود ؟
(2) .( فرمود : پسرم ، او جدّ بزرگوارت حسین علیه السلام بود( 1
و نظیر این قصّه از حضرت موسی بن جعفر علیهما السلام نقل شده است که فرمود : با پدرم از خانه خارج شدیم ، در بین راه
پیرمردي با آن حضرت برخورد کرد و وقتی از او سئوال کردم که این پیرمرد چه کسی بود ؟
( فرمود : او پدرم بود .( 3
نقل می کند : مردي از انصار « تحف العقول » 14 - شیخ فقیه ابو محمّد حسن بن علیّ بن شعبه رحمه الله صاحب کتاب / 319
خدمت امام حسین علیه السلام رسید و می خواست از آن
-1 عبارات این حدیث با آنچه در کتاب بصائر نقل شده مطابق نیست بلکه با خرائج متّحد است و بهتر این بود که مؤلّف
رحمه الله در ابتداي حدیث می فرمود : راوندي رحمه الله روایت کرده است .
819 ح 30 ، مختصر / 304 ح 8 ، الخرائج: 2 / 231 ح 42 ، و 27 / -2 بصائر الدرجات: 282 ح 18 ، المحتضر: 12 ، بحار الأنوار : 6
. البصائر: 111 ، الأیقاظ من الهجعه: 220 ح 23
المقالات ص 45 در باب احوال ائمّه » 817 ح 27 . شیخ مفید قدس سره در کتاب / -3 بصائر الدرجات: 274 ح 3، الخرائج: 2
فرموده است : که این بزرگواران از زیر خاك منتقل می شوند و با جسم و روح مبارك خود در « علیهم السلام بعد از وفات
بهشت پروردگار ساکن می گردند و در آنجا زندگی می کنند و از نعمت هاي الهی برخوردارند .
ص: 467
حضرت حاجتی درخواست کند ، امام علیه السلام به او فرمود :
یا أخا الأنصار صن وجهک عن بذله المسأله، وارفع حاجتک فی رقعه وأت بها ساُسرّك إنشاء اللَّه .
اي برادر انصار ! آبروي خود را از زشتی اظهار نیاز حفظ کن ، حاجت خود را در پاره اي کاغذ بنویس و آن را نزد من بیاور و
اگر خدا بخواهد ترا خشنود خواهم کرد .
آن مرد نوشت : اي اباعبداللَّه ! به فلانی پانصد دینار بدهکارم ، و او اصرار و پافشاري در مطالبه آن دارد ، از شما تقاضا دارم
به او سفارش کنید به من مهلت دهد تا بتوانم به آسانی بپردازم .
وقتی امام حسین علیه السلام نوشته او را قرائت فرمود فوراً به منزل رفت و کیسه اي را که در آن هزار دینار بود برداشت و براي
او آورد و فرمود :
پانصد دینار آن را به طلبکار خود بده ، و بقیّه اش را سرمایه کن تا تو را در مشکلات روزگار کمک کند ، و حاجت خود را
جز به یکی از این سه نفري که بر می شمارم اظهار نکن : إلی ذي دین، أو مروّه، أو حسب.
( یا متدیّن و دیندار باشد ، یا جوانمرد و بافتوّت باشد ، و یا شرافت خانوادگی داشته باشد .( 1
مؤلّف رحمه الله گوید : اي ابا عبداللَّه !من هم در سختی ها و مشکلات مربوط به دنیا و آخرت خود از شما و از دریاي فضل و
بخشش شما یاري می طلبم ، زیرا شما دیندار بلکه اصل و اساس دین هستید ، جوانمردي و شرف هم به وجود شما افتخار می
کند .
و در اینکه به حاجتمند فرمود : حاجت خود را بنویس ؛ به پدر بزرگوارش حضرت امیر المؤمنین علیه السلام اقتدا نموده است
، زیرا روایت شده است مردي خدمت امیر المؤمنین علیه السلام شرفیاب شد و عرض کرد : حاجتی
.118/ -1 تحف العقول: 245 ، بحار الأنوار : 78
ص: 468
دارم .
آن حضرت فرمود : حاجت خود را بر روي زمین بنویس ، زیرا من آثار بیچارگی و نیاز را در چهره ات به روشنی می بینم ، او
هم بر زمین نوشت ، به راستی من فقیر و محتاجم .
حضرت علی علیه السلام به قنبر فرمود : به او دو جامه بلند بپوشان .
آن مرد اشعاري سروده و گفت :
کسوتنی حلّه تبلی محاسنها
فسوف أکسوك عن حسن الثنا حللًا
إن نلت حسن ثنائی نلت مکرمه
ولست تبغی بما قد نلته بدلا
إنّ الثناء لیحیی ذکر صاحبه
کالغیث یحیی نداه السهل والجبلا
لاتزهد الدهر فی عرف بدأت به
فکلّ عبد سیجزي بالّذي فعلا
جامه اي به من پوشاندي که زیبائی هاي آن کهنه می شود ، من تو را جامه اي از ثناي زیبا خواهم پوشاند .
اگر به ثناي نیکوي من نائل شوي به آنچه مایه بزرگواري است دست یافته اي ، و چیز دیگري را به جاي آن طلب نمی کنی .
مدح و ستایش یاد صاحبش را زنده نگه می دارد ، همانند باران که کوه و دشت را از رطوبت خود زنده می سازد .
روزگار نادیده نمی گیرد آن نیکی را که به آن ابتدا کردي ، زیرا که هر بنده اي نسبت به آنچه عمل کند پاداش خواهد دید .
بعد از خواندن این ابیات امیرالمؤمنین علی علیه السلام دستور داد صد دینار به او ببخشید ، به آن حضرت عرض کردند : اي
امیر مؤمنان ! او را بی نیاز کردي .
آن حضرت فرمود :
از رسول خدا صلی الله علیه وآله وسلم شنیدم که فرمود :
أنزلوا الناس منازلهم .
هر یک از مردم را در جایگاه خود از جهت مرتبه و مقام قرار دهید . (یعنی آنطور که شأن آنهاست و شخصیّت آنها اقتضا می
کند با آنها رفتار کنید) .
سپس فرمود : من واقعاً تعجّب می کنم از اشخاصی که مردمان بنده را با
ص: 469
( مال و ثروت خود می خرند ، ولی مردم آزاد را با کار نیک خود نمی خرند .( 1
15 - روایت شده است : روز عاشورا بر پشت شریف آن حضرت اثري مشاهده کردند ، از حضرت زین العابدین علیه / 320
السلام علّت آن را پرسیدند فرمود :
هذا ممّا کان ینقل الجراب علی ظهره إلی منازل الأرامل والیتامی والمساکین.
( این اثر انبان هائی است که بر پشت خود آذوقه به خانه هاي بیوه زنان و یتیمان و تهیدستان می برده است .( 2
نقل کرده است : امام حسن علیه السلام برادر خود امام « التعازي » 16 - سیّد شریف محمّد بن علی علوي در کتاب / 321
حسین علیه السلام را بزرگ می داشت و او را تعظیم می کرد بطوري که گویا آن حضرت بزرگتر از امام حسن علیه السلام
است .
ابن عبّاس گوید : سبب آن را از امام حسن علیه السلام پرسیدم به من فرمود :
إنّی لأهابه کهیبه أمیرالمؤمنین علیه السلام .
( او هیبتی همانند هیبت امیرالمؤمنین علیه السلام در نظر من دارد .( 3
17 - در ضمن حدیث سی و چهارم از مناقب پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله وسلم گذشت که آن حضرت فرمود : / 322
ألا وإنّ الحسین علیه السلام باب من أبواب الجنّه، من عانده حرّم اللَّه علیه ریح الجنّه.
آگاه باشید که همانا حسین علیه السلام دري از درهاي بهشت است ، کسی که با او دشمنی کند خداوند بوي بهشت را بر او
( حرام گرداند .( 4
345 ح 25 ، إرشاد القلوب: / 407 ح 2، المستدرك: 12 / 34 ح 7 و 74 / -1 امالی صدوق: 347 ح 12 مجلس 46 ، بحار الأنوار : 41
. 136 ، معالی السبطین: 65
. 190 ح 3 / 66 ، بحار الأنوار : 44 / -2 مناقب ابن شهراشوب: 4
. 613/ -3 معالی السبطین: 59 ، سفینه البحار: 1
-4 مائه منقبه: 22 ، این حدیث در ح 34 از بخش اوّل با ذکر مصادر آن ذکر شد .
ص: 470
می گوید : « مدینه المعاجز » 18 - سیّد هاشم بحرانی قدس سره در کتاب / 323
فرشته اي در آسمان نماند مگر اینکه بر زمین فرود آمد و خدمت رسول خدا صلی الله علیه وآله وسلم شرفیاب شد و او را
نسبت به فرزندش حسین علیه السلام دلداري داد و دعوت به شکیبائی نمود ، و از تقرّب او و اجر و پاداشی که خداوند در
قیامت به او عطا می کند خبر داد ، و نیز ثواب و پاداشی را که نصیب زائر آن حضرت و گریه کننده بر مصیبتهاي او می شود
یادآوري کرد و با تمام اینها رسول خدا صلی الله علیه وآله وسلم با سوز دل می فرمود :
اللهمّ اخذل من خذله واقتل من قتله ولاتمتّعه بما أمّله فی الدنیا وأصله حرّ نارك فی الآخره.
خدایا ! آن کس که حسین علیه السلام را خوار کند او را خوار گردان ، و آن کس که او را بکشد هلاك گردان ، و او را به
( آنچه آرزو در دنیا دارد بهره مند مساز ، و در آخرت به آتش سوزنده ات گرفتار کن .( 1
19 - طاووس یمانی نقل کرده است که : هنگامی که حسین بن علی علیهما السلام در مکان تاریکی می نشست مردم به / 324
نوري که از پیشانی مبارك و گلوي مطهّر او ساطع بود به طرف او هدایت می شدند و آن نور جاي بوسه پیغمبر خدا صلی الله
علیه وآله وسلم بود ، زیرا آن حضرت زیاد پیشانی و گلوي حسین علیه السلام را می بوسید .
جبرئیل روزي به آن خانه مقدّس فرود آمد ، حضرت زهرا علیها السلام را دید که به خواب رفته و حسین علیه السلام در
گهواره اش گریه می کند ، کنار گهواره نشست و با سخنان خوش آیند خود او را نوازش کرد و آرام نمود تا اینکه فاطمه
( علیها السلام بیدار شد .( 2
. 162 ، معالی السبطین: 49 / 438 ضمن ح 9، منتخب طریحی: 63 ، مقتل خوارزمی: 1 / -1 مدینه المعاجز: 3
. 75/ 187 ذیل ح 16 و ص 194 ضمن ح 7 به نقل از مناقب ابن شهراشوب: 4 / -2 منتخب طریحی: 198 ، بحار الأنوار: 44
ص: 471
مؤلّف رحمه الله گوید : همسر آن حضرت یعنی رباب رضوان اللَّه علیها در مرثیه سرائی خود براي امام حسین علیه السلام به
همین کلام یمانی اشاره فرموده است :
إنّ الّذي کان نوراً یستضاء به
( بکربلاء قتیل غیر مدفون( 1
کسی که نور بود و نورافشانی می کرد ، در کربلا کشته شد ، و بدن نازنین او بر روي زمین افتاده و دفن نشده بود .
20 - از معاویه بن وهب نقل شده است که امام صادق علیه السلام براي زیارت کنندگان امام حسین علیه السلام چنین / 325
دعا می کرد :
اللّهمّ یا من خ ّ ص نا بالکرامه ، ووعدنا الشفاعه وحمّلنا الرساله وجعلنا ورثه الأنبیاء ، وختم بنا الاُمم السالفه ، وخ ّ ص نا بالوصیّه ،
وأعطانا علم ما مضی وعلم ما بقی ، وجعل أفئده من الناس تهوي إلینا ، اغفر لی ولإخوانی ولزوّار قبر الحسین بن علیّ صلوات
اللَّه علیهما .
بارپروردگارا ! اي کسی که ما را به کرامت و بزرگواري اختصاص دادي ، و به ما وعده شفاعت مرحمت کردي و رسالت را
به دوش ما نهادي ، و ما را ارث برنده پیامبران قرار دادي ، و امّتهاي گذشته را به ما خاتمه دادي و ما را به وصایت برگزیدي ،
و علم گذشته و آینده را به ما عطا کردي ، و دلهاي بعضی از مردمان را بسوي ما مایل ساختی ، مرا و برادرانم را و زائرین قبر
حسین بن علی علیهما السلام را بیامرز .
آنها که اموالشان را توشه راه خود ساختند و بدنها را در معرض سختی هاي سفر قرار دادند ، و این بدان خاطر بوده که دوست
داشته اند به ما نیکی کنند ، و در احسانی که بما نموده اند امیدوار به لطف تو باشند ، و شادي و سرور خاطر پیغمبرت را فراهم
نمایند ، و فرمان ما را لبیّک گفته و اجابت نموده باشند ، و دشمنان ما را به خشم و غضب وادارند .
. 613 ، معالی السبطین: 59 ، منتخب طریحی: 198 / -1 سفینه البحار: 1
ص: 472
خداوندا ! آنها با این عمل خواسته اند خشنودي تو را بدست آورند ، آنها را از طرف ما به رضایت و خشنودي خود پاداش
بده و شب و روز از آنها مراقبت کن ، و براي خانواده و فرزندان آنها که رها کرده بهترین جانشین باش ، و آنها را همراهی
کن و شرّ هر طغیانگر باطل گرا و هر ضعیف و قوي از آفریدگانت و شرّ هر شیطانی از طایفه انسان و جنّ را از آنها کفایت
کن ، و عطا کن به آنها بهتر از آنچه از تو آرزو دارند زیرا که آنها دوري از وطن را برگزیده اند و زیارت قبر مطهّر امام
حسین علیه السلام را بر ماندن کنار خانواده و فرزند و خویشان ترجیح داده اند .
بارپروردگارا ! دشمنان ما نسبت به خارج شدن ایشان بر آنها عیب گرفتند ، ولی این سرزنش آنها را از حرکت و سیر بسوي ما
باز نداشت ، تا مخالفت کنند با کسی که با ما مخالف است .
پس خداوندا ! بر این چهره هائی که خورشید آنها را تغییر داده ترحّم کن ، و بر این گونه ها که بر قبر مطهّر اباعبداللَّه علیه
السلام زیر و رو شده رحم نما ، و بر این چشمها که اشک آنها به خاطر دلسوزي براي ما جاري گشته ، و این دلهائی که به
خاطر ما بی تابی می کند و آتش گرفته است ، و این فریادهائی که از جگر بخاطر ما بیرون می آید رحم کن .
خداوندا ! این جانها و این بدن ها را به تو می سپارم تا آن زمان که در کنار حوض در هنگام عطش آنها را از کوثر سیراب
نمائی .
پس آن حضرت پیاپی این دعا را در حال سجده می خواند ، وقتی سجده و دعایش را پایان داد عرض کردم : فداي شما گردم
، اگر آنچه از شما شنیدم در حقّ کسی بود که حتّی خدا را نمی شناخت گمان می کنم آتش به او ضرري نمی رسانید ، و به
خدا قسم آرزو می کردم که آن حضرت را زیارت کرده بودم و به حجّ نرفته بودم .
امام علیه السلام به من فرمود :
تو چقدر نزدیک هستی به آن قبر مطهّر ! چه چیزي تو را از زیارت او مانع می شود ؟
ص: 473
سپس فرمود : اي معاویه ! این کار را هرگز ترك مکن .
عرض کردم : فدایت شوم ، نمی دانستم زیارت امام حسین علیه السلام این مقدار اهمیّت دارد . فرمود :
یا معاویه ومن یدعو لزوّاره فی السماء أکثر ممّن یدعو لهم فی الأرض لاتدعه لخوف أحد، فمن ترکه لخوف رأي من الحسره
ما یتمنّی أنّ قبره کان بیده .
اي معاویه ! کسانی که براي زوّار امام حسین علیه السلام در آسمان دعا می کنند بیش از آنهائی هستند که در زمین دعا می
کنند ، هیچگاه بخاطر ترسیدن از کسی زیارت را رها مکن ، کسی که بخاطر ترس آن را ترك کند بعداً دچار حسرت و
ندامتی می شود که آرزو می کند کاش همواره ملازم آن قبر شریف می بود .
آیا دوست نداري شخص تو در میان کسانی باشد که رسول خدا و امیرالمؤمنین و فاطمه و ائمّه علیهم السلام براي آنها دعا می
کنند ؟
آیا دوست نداري از کسانی باشی که فردا فرشتگان با آنها مصافحه می کنند ؟
آیا دوست نداري فرداي قیامت در میان کسانی باشی که بدون گناه وارد محشر می شوند ؟
و آیا دوست نداري در میان کسانی باشی که فرداي قیامت رسول خدا صلی الله علیه وآله وسلم با آنها مصافحه می کند یعنی
( دست آنها را در میان دست خود می فشارد .( 1
از ابن عبّاس نقل کرده است که گفت : در خدمت رسول خدا صلی الله علیه وآله « تاریخ بغداد » 21 - خطیب در کتاب / 326
وسلم بودم ، آن بزرگوار فرزندش ابراهیم را بر پاي چپ و حسین بن علی علیهما السلام را بر پاي راست خود نشانیده بود ،
گاهی ابراهیم و گاهی حسینش را می بوسید که ناگهان جبرئیل علیه السلام فرود آمد و
.232/ 51 ح 1، المستدرك: 10 / -1 ثواب الأعمال: 95 ، کامل الزیارات: 228 ح 336 ، بحار الأنوار : 101
ص: 474
حامل وحی الهی بود . وقتی پیغام پروردگار را به رسولش رسانید و آنجا را ترك کرد ، پیغمبر اکرم صلی الله علیه وآله وسلم
فرمود : جبرئیل از طرف پروردگارم آمد و به من خبر داد که خداوند به تو سلام می رساند و می فرماید ، این دو طفلی را که
بر روي زانو نهاده اي هر دو را برایت باقی نخواهم گذاشت ، یکی از آن دو را باید فداي دیگري کنی .
رسول خدا صلی الله علیه وآله وسلم نگاهی به ابراهیم کرد و اشک از چشمانش جاري شد ، و نگاهی به حسین علیه السلام
کرد و گریه کرد . سپس فرمود :
إنّ إبراهیم اُمّه أمه، ومتی مات لم یحزن علیه غیري، واُمّ الحسین علیه السلام فاطمه، وأبوه علیّ ابن عمّی لحمی ودمی، ومتی
مات حزنت ابنتی وحزن ابن عمّی وحزنت أنا علیه، وأنا اُؤثر حزنی علی حزنهما، یا جبرئیل تقبض إبراهیم فقد فدیت الحسین به.
ابراهیم مادرش کنیزکی بیش نیست و وقتی بمیرد غیر از من کسی بر او غمگین نمی شود ، امّا مادر حسین علیه السلام فاطمه
علیها السلام و پدرش پسر عموي من علی است که گوشت و خون من است ، و هنگامی که حسین علیه السلام از دنیا رود
دخترم و پسر عمویم و من همگی دچار غم و اندوه خواهیم شد و من غمناك بودن خود را بر غمناکی آن دو بزرگوار ترجیح
می دهم .
اي جبرئیل ! ابراهیم را از من بگیر ، من او را فداي حسینم کردم .
پس از سه روز ابراهیم از دنیا رفت و بعد از آن هر زمان حسین علیه السلام بطرف او می آمد ، او را در برمی گرفت و می
بوسید ، لبها و دندانهاي ثنایاي او را می مکید و می فرمود :
فدیت من فدیته بإبنی إبراهیم.
( من به فداي کسی که فرزندم ابراهیم را فداي او کردم .( 1
1453 ح 7، و / 290 ، ذخائر العقبی: 150 ، طرائف: 202 ح 289 ، بحار الأنوار : 22 / 204 ، مستدرك حاکم: 2 / -1 تاریخ بغداد: 2
. 57 ح 137 به نقل از طرائف، منتخب طریحی: 51 / 81 ، مدینه المعاجز: 4 / 261 ح 2 به نقل از مناقب ابن شهراشوب: 4 / ج : 43
ص: 475
22 - ترمذي که از علماي سنّی است و نیز علّامه مجلسی رحمه الله عالم بزرگوار شیعه از یعلی بن مرّه نقل کرده اند که / 327
رسول خدا صلی الله علیه وآله وسلم فرمود :
( حسین منّی وأنا من حسین، أحبّ اللَّه من أحبّ حسیناً، حسین سبط من الأسباط.( 1
حسین از من است و من از حسینم ، خدا دوست بدارد هر کس که حسین را دوست دارد ، حسین سبطی( 2) از اسباط است .
« من از حسین هستم » : مؤلّف رحمه الله گوید : اینکه در این حدیث شریف پیغمبر اکرم صلی الله علیه وآله وسلم فرموده
احتمال دارد مراد و مقصودش این بوده که من و حسین از یک نور خلق شده ایم ، یا معناي لطیف دیگري اراده شده باشد که
حدیث بعدي آن را بیان می کند .
از حضرت رضا علیه السلام نقل کرده است که « عیون اخبار الرضا علیه السلام » 23 - شیخ صدوق رحمه الله در کتاب / 328
فرمود :
هنگامی که خداوند تبارك و تعالی به ابراهیم خلیل الرحمان دستور داد بجاي فرزندش اسماعیل آن قوچ را که براي او
فرستاده است ذبح کند ابراهیم علیه السلام آرزو کرد که کاش اسماعیل را با دست خود قربانی کرده بود و به ذبح آن قوچ امر
نشده بود تا به قلب او آنچه به قلب پدري که بهترین فرزند عزیزش را با دست خود ذبح کرده وارد می شد ، و با این عمل
195 ح 4833 ، معالی السبطین: 56 / 127 ح 17 به نقل از مصابیح السنّه: 4 / 158 ح 2805 ، حلیه الأبرار: 3 / -1 فردوس الأخبار: 2
،172/ 64 ، احمد در مسند: 4 / 195 ، ابن ماجه در سنن: 1 / 22 ذیل ح 2589 ، ترمذي در صحیح: 13 / . طبرانی در معجم الکبیر: 3
6، طبرسی رحمه الله در اعلام الوري: 317 ، شیخ / 71 ، اربلی رحمه الله در کشف الغمّه: 2 / ابن شهراشوب رحمه الله در مناقب: 4
316 به نقل از فردوس ، ص 296 به نقل از مناقب و / مفیدرحمه الله در الإرشاد: 280 ، و مجلسی رحمه الله در بحار الأنوار : 43
نقل کرده اند . « کشف الغمّه » ص 261 به نقل از
-2 سبط به معناي فرزندزاده و نوه است یعنی حسین علیه السلام نوه اي از نوه هاي من است ، ولی از قاموس نقل شده که
معنا کرده است و بنابراین معناي سبط جماعت و قبیله است ، یعنی حسین علیه السلام از « امّه من الاُمم » را « سبط من الأسباط »
نظر بلندي مقام و مرتبه یا دارا بودن اجر و ثواب و پاداش و یا عظمتِ کاري که از او صادر شده در حکم یک امّت است .
ص: 476
سزاوار پاداش صبرکنندگان در مصیبت ها می شد و درجات والایی را تحصیل می کرد .
خداوند تبارك و تعالی به او وحی فرمود : اي ابراهیم ! محبوبترین آفریده من نزد تو کیست ؟
عرض کرد : خداوندا ! مخلوقی را نیافریده اي که نزد من محبوبتر از حبیب تو یعنی محمّد صلی الله علیه وآله وسلم باشد .
فرمود : اي ابراهیم ! او را بیشتر دوست داري یا خودت را ؟ عرض کرد : او را از خودم بیشتر دوست دارم .
فرمود : فرزند او را بیشتر دوست داري یا فرزند خودت را ؟ عرض کرد : فرزند او را از فرزند خودم بیشتر دوست دارم .
فرمود : کشته شدن فرزند او از روي کینه و ستم بدست دشمنانش قلب تو را بیشتر به درد می آورد یا قربانی شدن فرزندت
بدست خودت در راه اطاعت من ؟
عرض کرد : کشته شدن او بدست دشمنانش براي من دردناکتر است .
فرمود : یا إبراهیم؛ إنّ طائفه تزعم أنّها من اُمّه محمّد صلی الله علیه وآله وسلم ستقتل الحسین إبنه من بعده ظلماً وعدواناً کما
یذبح الکبش، ویستوجبون بذلک سخطی .
اي ابراهیم ! گروهی که خود را از امّت محمّد صلی الله علیه وآله وسلم می پندارند بزودي حسین علیه السلام فرزند او را بعد
از او با ظلم و ستم می کُشند همانطور که سر گوسفندي را جدا می کنند ، و با این عمل سزاوار خشم و غضب من می گردند .
ابراهیم علیه السلام با شنیدن آن اندوهگین شد ، و یاد آن مصیبت دل او را بدرد آورد و او را گریان نمود .
خداوند تبارك و تعالی به او از طریق وحی فرمود : اي ابراهیم ! ناله و فریادت بر امام حسین علیه السلام و مصیبت کشته شدن
او را فدیه و عوض قرار دادم براي بی تابی و تحمّل مصیبت فرزندت اسماعیل در صورتی که او را با دست خود قربانی کرده
بودي ، و درجات والاي مصیبت زدگان را نصیب تو گردانیدم ، و این تأویل کلام خداوند تبارك و تعالی است که
ص: 477
و هیچ نیرو و قدرتی نیست مگر به سبب خداوند بلندمرتبه « و بر او ذبح بزرگی فدا ساختیم » (1)« وَفَدَیْناهُ بِذِبْحٍ عَظیم » : فرمود
( بزرگ .( 2
مؤلّف رحمه الله گوید : بنا بر تأویلی که ذکر شد امام حسین علیه السلام در عوالم پیشین شهادت را قبول کرده ، و پذیرفته
است که فدیه براي جدّش اسماعیل قرار گیرد تا نور جدّش محمّد مصطفی صلی الله علیه وآله وسلم که در صلب او است
بماند ، پدرش علیّ مرتضی و مادرش فاطمه زهرا و برادر بزرگوارش امام حسن مجتبی و فرزندان پاك و معصوم او - که
درود خداوند بر همه آنان باد - باقی بمانند ، و بنابراین همه نعمتها و بخششهاي ظاهري پروردگار ، و برکات معنوي او که به
ما می رسد از حسین علیه السلام سرچشمه گرفته و شاید همین علّت مستحب بودن زیارت آن حضرت در همه روزها و شب
هاي مبارك است .
زیرا او علّت غائی براي برپائی و برقراري دین است ، بخاطر اینکه صاحب دین یعنی حضرت خاتم النبیّین را با قبول شهادت در
صلب پدرانش حفظ کرده و در دنیا مصائب بزرگ را تحمّل کرده است تا با این عمل دین مقدّس را احیا گرداند و باطل را
سرکوب نماید .
از اصبغ بن نباته نقل کرده است که اصبغ می گوید : به « بحار الأنوار » 24 - علّامه مجلسی قدس سره در کتاب شریف / 329
امام حسین علیه السلام عرض کردم : اي سرور من ! از مطلبی سئوال می کنم که به آن یقین دارم و آن از اسرار است و در
وجود شما نهفته است .
فرمود : اي اصبغ ! آیا می خواهی مکالمه پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله وسلم را با ابی بکر در روز مسجد قُبا مشاهده کنی ؟
. -1 سوره صافّات ، آیه 107
، 30 ح 6 / 497 ح 12 ، تفسیر برهان : 4 / 166 ح 1، جواهر السنیّه: 251 ، تأویل الآیات: 2 / -2 عیون اخبار الرضا علیه السلام: 1
225 ح 6 و در ذیل آن شرح و توضیحی آورده است . / المنتخب: 32 ، بحار الأنوار : 44
ص: 478
عرض کرد : این همان چیزي است که اراده کرده ام .
فرمود : برخیز ، ناگهان خود را در کوفه مشاهده کردم و کمتر از چشم بهم زدنی مسجد را دیدم ، آن حضرت در صورت من
تبسّمی کرد و سپس فرمود :
1) و من بیش از آنچه به او عطا شده نصیبم گردیده )« غُدُوُّها شَهْرٌ وَرَواحُها شَهْرٌ » خداوند باد را مسخّر سلیمان بن داود کرد
است .
عرض کردم : بخدا قسم همانطور است ، بعد فرمود :
نحن الّذین عندنا علم الکتاب وبیان ما فیه، ولیس عند أحد من خلقه ما عندنا، لأنّا أهل سرّاللَّه .
علم کتاب و بیان آن نزد ما است و هیچ یک از بندگان خدا آنچه نزد ما است ندارد ، زیرا ما شایسته اسرار الهی هستیم.
آنگاه تبسّمی در چهره من کرد و فرمود : ما وابستگان پروردگار و وارثین رسول خدا صلی الله علیه وآله وسلم هستیم .
عرض کردم : خدا را بر این الطاف و نعمتهایش سپاس باید گفت .
فرمود : داخل شو ، پس داخل مسجد شدم .
ناگهان پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله وسلم را دیدم در محراب ردا به خود پیچیده ، در این هنگام امیرالمؤمنین علیه السلام را
مشاهده کردم گریبان ابوبکر را گرفته است .
پیامبر در حالی که انگشت به دندان گرفته بود به ابوبکر اشاره کرد و فرمود :
بئس الخلف خلفتنی أنت وأصحابک ، علیکم لعنه اللَّه ولعنتی.
( تو و اصحاب تو بد بازماندگانی بعد از من بودید ، لعنت خدا و لعنت من بر شما باد .( 2
25 - انس می گوید : در خدمت امام حسین علیه السلام بودم ، کنیزکی وارد شد و دسته گلی به آن حضرت هدیه کرد / 330
، امام علیه السلام فرمود :
. -1 سوره سبأ ، آیه 12
. 184 ضمن ح 11 / 52 ، بحار الأنوار : 44 / -2 مناقب ابن شهراشوب: 4
ص: 479
تو در راه خدا آزادي . ، « أنت حرّه لوجه اللَّه »
عرض کردم : او براي شما دسته گلی آورد که ارزش چندانی ندارد و شما او را آزاد می کنید ؟
(1)« وَإذا حُیّیتُمْ بِتَحِیَّه فَحَیُّوا بِأحْسَن مِنْها أوْ رُدُّوها » : فرمود : خدا این گونه به ما ادب آموخته است ، او در قرآن فرموده است
و بهتر « هر گاه کسی به شما درودي فرستد یا احسانی کند شما هم سلام یا احسان او را همانگونه و یا بهتر از آن پاسخ دهید »
( از احسان او آزاد ساختن او بود .( 2
مؤلّف رحمه الله این بخش را با ذکر اشعاري از دکتر قاسم رسا ، ملک الشعراي آستان قدس رضوي درباره ولادت سرور
شهیدان جهان حضرت امام حسین علیه السلام خاتمه می دهد :
پرده، چون ماه من از چهره تابنده گشود
ماه رویان جهان را ز دل آرام ربود
حوریان گو که بریزند ز دامن ها مشک
حوریان گو که بسوزند بمجمرها عود
عاشقان گو که بصد عزّت و اجلال رسید
موکب خسرو خوبان که بر او باد درود
سر زد از گلشن زهرا گل نوخاسته اي
که خدا باد نگهدار وي از چشم حسود
سیّمین روز ز شعبان چو بر آمد خورشید
سیّمین شمس ولایت ز اُفق چهره گشود
روز میلاد همایون حسین بن علی است
باد بر اهل جهان مقدم پاکش مسعود
. -1 سوره نساء ، آیه 86
. 195/ 31 ، بحار الأنوار : 44 / -2 کشف الغمّه : 2
ص: 480
میوه شاخه توحید، گل گلشن فیض
مظهر غیرت و مردانگی و رحمت و جود
کوکب صبح سعادت، مه ایوان جلال
خسرو ملک فصاحت، شه اقلیم وجود
صولت حیدري از چهره پاکش پیدا
جلوه احمدي از نور جمالش مشهود
سینه، گنجینه الطاف و عنایات و کرم
چهره، آئینه آیات خداوند ودود
عصمت از فاطمه آموخت، شجاعت ز علی
صبر و احسان ز حسن، حسن خصال از محمود
همچو یوسف چو قدم بر سر بازار نهاد
ماه مجلس شد و بر رونق بازار فزود
پیش پیکان بلا، سینه سپر ساخت ولی
پیش دشمن سر تسلیم نیاورد فرود
کیست این کوکب تابان که پی تهنیتش
ز طربخانه افلاك، رسد بانک سرود؟
کیست این غنچه خندان که ز انفاس خوشش
هر دم آید زفضا بوي خوش عنبر و عود؟
کیست این لاله خونین که ز هفتاد و دو داغ
بفلک می رودش ز آه دل سوخته دود؟
این حسین است که از مهر جهان افروزش
محو خورشید جمالش شده ذرّات وجود
نیست جز درگه او اهل ولا را مأمن
نیست جز کعبه او اهل صفا را مقصود
ص: 481
کس بجز میوه توفیق از آن شاخه نچید
کس بجز نکته توحید از آن لب نشنود
جلوه چون کرد در آفاق ، تجلّی حسین
ظلمت کفر ز آئینه اسلام زدود
چون گدا جبهه بر آن درگه شاهانه بساي
که در آن بارگه افکنده شهان ، سر بسجود
چید کسی « رسا » خوشه از خرمن توفیق
که ره دوستی آل علی را پیمود
خسروا خسته دلان را بنگاهی، بنواز
که بود عاشق مسکین بنگاهی خشنود
و دیگري در مدح آن حضرت سروده است :
تعالیت عن مدح فأبلغ خاطب
بمدحک بین الناس أقصر قاصر
إذا طاف قوم فی المشاعر والصفا
فقیرك رکنی طائفا ومشاعر
وإن ذخر الأقوام نسک عباده
فحبّک أوفی عدّتی وذخائري
تو برتر از مدح و ستایشی و رساترین خطیب وقتی بخواهد در میان مردم از تو ستایش کند ناتوان ترین افراد است .
هنگامی که گروهی در مشعر و صفا طواف می کنند ، دو رکن طائف و مشعر نیازمند تو و فقیر درگاه توأند .
اگر مردم عبادت براي خود ذخیره و پس انداز می کنند ، محبّت و دوستی تو بهترین اندوخته و باارزشترین سرمایه من است .
و دیگري گفته است :
ویا عجبا منّی اُحاول وصفه
وقد فنیت فیه القراطیس والصحف
شگفتا که من بخواهم اوصاف و کمالات او را جمع آوري کنم ، در این راه هر چه کاغذها و ورقهاي خود را مصرف کنم به
هدف نخواهم رسید .
ص: 482
و مولاي ما و امام زمان ما حضرت مهدي صلوات اللَّه علیه در زیارت ناحیه این گونه آن حضرت را توصیف می کند :
وفاکننده به عهدها و پیمان ها ، دوستدار خوي هاي نیکو ، آشکارکننده بزرگواریها ، کوشش کننده در عبادت به هنگام
تاریکی ، دارنده روشهاي معتدل و استوار ، و اخلاق بزرگ منشی و بخشندگی ، با پیشینه اي بزرگ و درخشان ، نژادي
شریف ، حَسَبی برتر ، درجاتی عالی و رفیع ، افتخاراتی فراوان ، سرشتهاي ستوده ، موهبتها و بخششهاي بسیار بود .
او بردبار ، باصلابت ، با لطف و رحمت زیاد ، بخشنده ، دانا ، توانا ، پیشوایی شهید ، بسیار ناله کننده و توبه کننده ، محبوب و
باهیبت بود .
کان لرسول اللَّه صلی الله علیه وآله وسلم ولداً، وللقرآن سنداً، وللاُمّه عضداً، وفی الطاعه مجتهداً، حافظاً للعهد والمیثاق، ناکباً
عن سبیل الفسّاق، باذلًا للجهد، طویل الرکوع والسجود، زاهداً فی الدنیا زهد الراحل عنها، ناظراً إلیها بعین المستوحشین منها... .
او براي رسول خدا صلی الله علیه وآله وسلم فرزند ، و براي قرآن پشتیبان ، و براي امّت بازوئی توانا و یاور بود ، در
فرمانبرداري از دستورات الهی کوشا ، نگهبان و نگهدارنده پیمان و تعهّد عالم ذر ، کناره گیر از راه مردمان فاسق و تبه کار ،
و بکار برنده تمام سعی و کوشش خود بود .
رکوع و سجده اش طولانی ، و نسبت به دنیا بی اعتنا و رغبت بود ، بی اعتنائی که می خواهد آن را رها کند و از آن کوچ
( کند و همواره به آن به دیده وحشت زدگان می نگریست... .( 1
نقل شده است : شهادت آن حضرت ، عوض گناهان شیعیانش بود ، خداوند به عنوان یکی از پاداشهاي او مقام شفاعت به او
بخشیده است و او شیعیان خود را از آتش دوزخ حفظ می کند و نجات می دهد .
. 239 ، صحیفه مهدیّه : 455 / -1 بحار الأنوار : 101
ص: 483
بخ